دو عمر آورد پیدا روزگار


هر دو را نام پدر عبدالعزیز

آن عمر را عدل بود آیین و رسم


این عمر را عدل هست و علم نیز

آن عمر مر ظالمان را کرد قهر


این عمر مر سایلان را داد چیز

آن عمر تا اندر آن عالم بود


این عمر بادا درین عالم عزیز